جولیان کومینز، یکی از متخصصان سرشناس در حوزه چاشنیهای فروش، در پیشگفتار کتاب خود که به همین نام به چاپ رسیده است، عنوان میکند: "با وجود اهمیت بسیار زیاد چاشنیهای فروش در نظام ارتباطات یکپارچه بازاریابی شرکتها و نیز استفاده از این ابزار از سوی اغلب شرکتها در سراسر دنیا، هنوز ادبیات مکتوب این حوزه رشد درخور توجهی نداشته است، و متاسفانه درباره آن کتابهای زیادی نوشته نشده است". وی ضمن ابراز تعجب از این موضوع دلایلی را نیز ذکر میکند.
ادامه مطلب ...خاموشی پاسخ: مشتریان به علت اجرای طولانی مدت برنامه چاشنی فروش، احتمالا خرید از محصول را به زمان آتی منتقل می کنند و یا اساسا جذابیت جایزه یا ... تعیین شده کاهش می یابد و این با رسالت اصلی چاشنی های فروش که می گوید "همین الان بخر" مغایرت دارد. نمونه این اتفاق را در جوایز مواد غذایی نظیر رب گوجه فرنگی و ... می توان به وضوح دید.
تغییر رفتار مشتریان: اجرای دایم و طولانی مدت چاشنی های فروش مشتریان را متوقع می کند به گونه ای که در زمانی که چاشنی فروش قطع شود میزان فروش به شدت کاهش خواهد یافت. زیرا مشتریان یاد گرفته اند که به ازا هر خرید پاداشی بگیرند و در این حالت به رقبای ما مراجعه خواهند کرد. آمار حسابهای قرض الحسنه بانکی نشان دهنده این موضوع است که افتتاح حساب در زمانی که جایزه ای برای قرعه کشی وجود ندارد بسیار کاهش می یابد.
دکتر محمدیان
از هزاران محصول جدید که به بازار ارایه می شود بیش از 90 درصد از آنها در اولین سال ورود به بازار با شکست مواجه می گردد. دلیل اغلب این شکستها فقدان حمایتهای ترویجی از محصولات جدید به منظور تشویق مشتریان به آزمایش محصول می باشد. در ایران این شکستها از میزان بیشتری برخوردار است به این علت که رفتار مشتریان ایرانی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. چندی پیش در کتابی از آقای نراقی می خواندم که"فرنگی ها اساسا انسانهایی شفاف و ساده ای هستند به گونه ای که این شفافی و سادگی در غذایشان نیز متبلور شده است!! یعنی وقتی غذای خارجی ها را می بینی یک تکه گوشت هست که بهش می گویند استیک. همه چیزش مشخص است. اما در کشور ما انسانها اساسا پیچیده و چندوجهی هستند. غذایشان را هم که می بینی "فسنجان" است. هیچ کس با دیدنش متوجه نمی شود که از چه و چه جور تهیه شده است." اما در این مردم ناشناخته که پیچیدگی روحیاتشان در غذایشان نیز مشهود است، اگر هر کدام از ابزارهای ترویج (شامل تبلیغ، روابط عمومی و ...) موثر واقع نشود، چاشنی های فروش (SALES PROMOTION)می تواند اثرگذار باشد. اتفاقی که تا به حال افتاده و سازمانهای دولتی و غیردولتی را به این سمت هدایت کرده که با انبوهی از سکه ها و ماشینها، سفرهای زیارتی و غیر زیارتی مشتریان را وسوسه به خرید کنند و قسمت عمده ای از پیامهای تبلیغاتی خود را به معرفی این چاشنی های فروش اختصاص دهند نه معرفی محصول خود.
▪ایجاد ترجیحات نسبت به محصولات و خدمات شرکت در نزد مشتریان
▪تشویق و ترغیب مشتری برای خرید محصولات شرکت به جای رقبا
▪تغییر و تصحیح ادراک مشتری نسبت به ویژگیهای محصول
▪تشویق مشتری برای اتخاذ تصمیمات فوری در خرید محصول
▪آگاه کردن مشتری از محصولات جدید و شرایط سفارش آنها
▪پیشنهاد استفاده جدید از محصول آگاه کردن بازار از تغییر قیمت (موارد استفاده جدید یک کالا)
▪آگاه کردن مشتری از قیمتها و تخفیف های جدید محصول
▪توصیف و تشریح خدمات موجود برای محصول
▪تصحیح برداشتهای غلط مشتریان
▪کاهش ترس مشتریان
▪ایجاد تصویر مناسب برای شرکت
▪تشویق مشتری برای برقراری تماس تلفنی با بخش فروش و بازاریابی شرکت.
▪یادآوری کردن به مشتری نسبت به آنکه ممکن است محصول و خدمات در آینده موردنیاز باشد
▪یادآوری کردن به مشتری نسبت به اینکه محصولات و خدمات را باید از کجا خریداری کند
▪یادآوری کردن محصول در ذهن مشتری در زمانی که محصول خارج از فصل استفاده باشد
▪حفظ ونگهداری جایگاه محصول در ذهن مشتری